عکس شاخص دینداری صفحه اول

تغییرات وضعیت دین‌داری مردم در دوسالِ گذشته

تغییرات وضعیت دین‌داری مردم در دوسالِ گذشته

میزانِ دین‌داریِ جامعه را می‌توان بر پایۀ اعتقادات، نگرش‌ها و رفتارهای دینی سنجید

عکس شاخص دینداری صفحه دوم (2)

به اجمال، میزانِ دین‌داریِ جامعه را می‌توان بر پایۀ اعتقادات، نگرش‌ها و رفتارهای دینی سنجید؛ با استناد به سنجشِ این  مؤلفه‌ها در پیمایش‌های مؤسسۀ بینا، می‌توان گفت بخشِ قابل‌توجهی از جامعۀ ایران، دین‌دار هستند؛ با این حال، ضمن توجه به میزان دین‌‌داریِ بخش‌های مختلف، می‌توان جامعه را به‌صورت نمادین به ده بخش تقسیم کرد و هرکدام را یک «دهک» نامید.

با مقایسۀ دو  پیمایشِ اخیرِ مؤسسۀ بینا دربارۀ «سنجش وضعیتِ دین‌داریِ مردم» که یکی بعد از ماه رمضان 1399 و دیگری بعد از ماه رمضان 1401، انجام شده است، جز در شاخص‌هایِ خاصی که باید مورد توجه قرار گیرند، بقیه شاخص‌ها، کاهش و تغییراتی جزئی داشته‌اند.

در این گزارش، تنها شاخصه‌هایی از دین‌داری ذکر شده‌اند که در این بازۀ زمانی، کاهشِ بالای 4درصد داشته‌اند.

حوادثِ خاصی در این بازه اتفاق افتاده‌اند که می‌توانند، عواملِ ایجادکنندۀ این تغییرات در دین‌داریِ مردم باشند، مانند همه‌گیریِ کرونا، مواجهۀ مدامِ جامعه با شبکه‌هایِ اجتماعی به‌خصوص اینستاگرام و تغییر دولت.

 

تغییراتی که شایان‌توجه است

 

  • رشدِ تحصیلات به‌طور واضحی روی کاهشِ اعتقادات اثر داشته و سبکِ زندگی جدید، مواجهه با تکنولوژی و دنیای مدرن، می‌تواند دلیلِ این امر باشد.
  • در دوسالِ اخیر، افرادِ با تحصیلاتِ دانشگاهیِ بیشتر، میزانِ اعتقادشان به معصومین، 8درصد کاهش یافته است.
  • اعتقاد به مهدویت بین افرادِ دارای تحصیلاتِ بالا، 4.5‌درصد کاهش یافته است.
  • در این دوسال، میزانِ افرادِ با تحصیلاتِ دانشگاهی که اعتقادی به اسلامی بودنِ قوانینِ کشور و همچنین اعتقاد به تصمیم‌‎گیریِ مسئولین بر اساس اسلام ندارند، از 7درصد به 15درصد افزایش یافته است. (پذیرفتن اسلامِ سیاسی، یکی از شاخصه‌هایِ مهم دین‌داری است که در شرایط کنونی، به عنوان یک مؤلفه برای موافقت یا مخالفت با جمهوری‌اسلامی از آن استفاده می‌شود)

 

طرح یک نگرانی برای آینده

 

طبق پیمایش‌هایِ مؤسسه بینا، 15درصدِ جامعه، اصطلاحا بی‌دینِ اخلاق‌مدار هستند (منظور از بی‌دینِ اخلاق‌مدار، آن دسته از مردم‌اند که به احکام فقهی‌، مثل نماز و روزه پایبند نیستند؛ ولی احکام اخلاقی، مثل صداقت و کمک به نیازمند را رعایت می‌کنند.

تأثیرِ این میزان بر جامعه بیشتر از مقدارِ درصدشان است! چون می‌توانند تبدیل به هویت جمعی شوند و حسِ مردم به بی‌دینی را معتدل کنند؛ در واقع این افراد می‌توانند، با مفهوم‌بخشیِ عمیق و مصداق‌سازی‌های گسترده، اخلاق‌مداریِ بدونِ شریعت را برای قشرِ خاکستری، عادی‌سازی کنند.

 

 

جمع‌بندی

 

مؤلفۀ موافقت با اسلامِ سیاسی، در بخشِ بسیار کم‌دینِ جامعه (دهک دهم دین‌داری) به میزان قابل‌توجهی کاهش یافته و این گروه اجتماعی را مستعدِ بروز مخالفتِ هنجاری با جمهوری‌اسلامی کرده است؛ این در حالی‌ست که چنین تغییراتِ بارزی، در دیگر بخش‌های جامعه (دهک یک تا نه) مشاهده نشده است.

شاخص مطالعه سایت

سرانۀ مطالعۀ کشور

سرانۀ مطالعۀ کشور

در یک‌سال اخیر، از بین کسانی که مطالعه داشته‌اند،47درصد کتاب کاغذی خوانده‌اند و 23درصد مطالعۀ الکترونیکی داشته‌اند.

طرح شاخص مطالعه-سایت

از مشخصه‌هایِ رشدِ فرهنگیِ یک کشور، میزانِ کتاب‌خوانی و مطالعۀ مردم است.

بخشی از پیمایشِ اخیرِ مؤسسۀ بینا با موضوع «مصرف کالاها و خدمات فرهنگی» به بررسیِ سرانۀ مطالعه در کشور پرداخته. این پیمایش، از افرادِ بالای 18سال، از کل کشور به‌صورتِ نمونه‌گیریِ تصادفی و از طریق تلفن انجام شده است؛ داده‌ها قابلیتِ روایتِ کل جامعه، اعم از شهر و روستا را دارد.

در یک‌سال اخیر، از بین کسانی که مطالعه داشته‌اند،47درصد کتاب کاغذی خوانده‌اند و 23درصد مطالعۀ الکترونیکی داشته‌اند.

 

میزان مطالعۀ کتابِ کاغذی با افزایش تحصیلات رابطۀ مستقیم دارد.

 

در سال گذشته 31درصد افراد با تحصیلات دانشگاهی کتابِ کاغذی نخوانده‌اند.

میزان مطالعۀ الکترونیکی در افراد با تحصیلات دانشگاهی 42درصد است.

 

در بررسی حوزۀ کتاب و مطالعه، 17درصدِ افراد به‌طور کلی از کتاب صوتی استفاده کرده‌اند، این میزان در افراد با تحصیلاتِ دانشگاهی 32درصد است.

بیشترین ضریب‌نفوذ مطالعۀ کاغذی، 65درصد است و مربوط به نسل  zمی‌شود (متولدین سال‌های 1375 تا 1386)  به این معنی که فرد در سال گذشته حداقل یک‌بار، کتاب یا مجلۀ کاغذیِ غیر از قرآن، دعا و درس، خوانده باشد.

در یک‌هفته، بیشترین زمان مطالعۀ جامعه، مربوط به روخوانی قرآن و در حدود88/0 ساعت بوده است و سایر کتاب‌ها و مجلاتِ کاغذی که در رتبۀ دوم قرار می‌گیرند، حدود 75/0 ساعت. (یعنی کمتر از یک‌ساعت)

تنها 9درصدِ مردمِ کشور در طولِ یک‌هفته، بیش از 30دقیقه، مطالعۀ کاغذی و الکترونیکیِ غیر از دعا و قرآن داشته‌اند.

طرح مرجعیت خبری -صفحه اول -سایت

مرجعیت خبری اینستاگرام، جایگزین تلویزیون شده است

مرجعیت خبری اینستاگرام، جایگزین تلویزیون شده است

دریافت اطلاعات درست از وضعیت‌های مختلفِ جامعه توسط شهروندان، علاوه بر اینکه نیازمند سواد رسانه‌ای‌ست، نیازمندِ نشرِ دقیق و محتاطانه از جانبِ منابع نیز هست.

پیگیریِ اخبارِ یک جامعه از مواردی است که شهروندان، زمانِ قابل‌توجهی را به آن اختصاص می‌دهند و معتبربودن و درستیِ اخبار برایشان اهمیت ویژه‌ای دارد؛ اما با وجودِ این‌ها بسیاری مواقع ممکن است آگاهیِ خود را از منابعِ غلطی دریافت کنند که خودشان هم به نادرستیِ آن واقف نباشند؛ بنابراین دریافت اطلاعات درست از وضعیت‌های مختلفِ جامعه توسط شهروندان، علاوه بر اینکه نیازمند سواد رسانه‌ای‌ست، نیازمندِ نشرِ دقیق و محتاطانه از جانبِ منابع نیز هست و این امر یک رابطۀ دوسویه بین شهروندان و حاکمیتِ فرهنگی‌اجتماعیِ جامعه است.


تلویزیون، اینستاگرام، واتس‌اَپ، تلگرام و سایت‌های خبری، 5مرجعِ اصلیِ خبری در جامعه هستند.


پیمایشِ اخیرِ مؤسسۀ بینا، در «حوزۀ خبر و خبررسانی» میزانِ پیگیری اخبار در جامعه و اهمیت خبر برای افراد را نشان می‌دهد که بر اساس این پیمایش:

  • 11 درصد افراد جامعه در طول روز، اصلا اخبار  را پیگیری نمی‌کنند.
  • 24درصدِ افرادِ جامعه، اخبار تلویزیون را «بسیارزیاد» پیگیری می‌کنند و 43درصد «تاحدی»
  • 10درصد افراد اخبار ماهواره را «بسیارزیاد» و 14درصد «تاحدی» پیگیری می‌کنند.
  • اخبارِ اینستاگرام را 27درصد افراد «بسیار زیاد» و23درصد «تاحدی» دنبال می‌کنند.
  • آقایان 5/1 برابرِ خانم‌‍‌ها پیگیرِ اخبار هستند.
  • افراد زیر 25سال کمتر از سایر افراد اخبار را دنبال می‌کنند.

پیمایش‌ها نشان می‌دهد، اولویت‌بندیِ مراجعِ خبری برای افراد بالای 40 سال و زیر 40 سال متفاوت است.

 مراجعِ افراد بالای 40 سال به ترتیب فراوانی عبارتند از: تلویزیون، اینستاگرام، واتس‌اَپ، رادیو داخلی و سایت‌های خبری.

 و در افراد زیر 40 سال، ترتیبِ دنبال‌کردنِ منابعِ خبری، اینستاگرام، واتس‌اَپ، تلگرام، تلویزیون و سایت‌های خبری است.


حال آنکه حدود دو سومِ افرادی که به اینترنت دسترسی دارند، اعلام کرده‌اند، با اخبار جعلی یا گمراه‌کننده روبه‌رو می‌شوند.

نکتۀ حائز اهمیت در داده‌ها این است که اینستاگرام در کنار مرجع سنتی و مهمِ تلویزیون، مرجعیتِ شایان‌توجهی برای پیگیریِ اخبار، پیدا کرده است و همچنین در جامعۀ جوان کشور، مرجعیتِ اصلی خبر اینستاگرام است نه تلویزیون.